سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

گدایی هر روزه علم ودانش!


علامه حسن زاده آملی نقل کرده است که در مدرسه مروی تهران حجره داشتم . در یک روزی که برف بسیار زیادی آمده بود؛ برای درس خواندن نزد استادم علامه شعرانی؛ مسافت طولانی مدرسه تا خانه استاد را طی کردم!(علماء در قدیم؛ گاهی در خانه خودشان درس برای طلبه ها می گفتند و  به نظرم یکی از زیبائیهای درس طلبگی در این سادگی ها و بی پیرایگی هاست!)

وقتی این مسافت طولانی را طی  کردم و به در خانه استاد رسیدم؛ به شک افتادم که آیا صلاح است در روزی که برف بسیار سنگین آمده است خدمت ایشان برسم یا نه؟!
بالاخره تصمیم گرفتم در بزنم! وقتی وارد خانه شدم از استاد عذر خواهی کردم که در چنین روز سرد و برفی مزاحم شده ام!

استاد حرف جالبی زد و گفت:
از مدرسه مروی تا اینجا که آمدی؛ آیا گدایان را مثل هر روز در کنار کوچه و خیابان مشغول گدایی دیدی یا نه؟! آیا آنها امروز به علت سوز و سرما از کارشان دست کشیده بودند یا نه؟!

گفتم: نه! اتفاقا کار و کسب گدایان در روزهای سرد؛ گرمتر است!

گفت:
حالا که گدایان دست از کارشان نکشیدند؛ چرا ما تعطیل کنیم و گدایی علم و دانش نکنیم!

------------------

البته در زمان ما تعلیم وتعلم به شیوه قدیم نیست و در نتیجه در سوز و سرما، مدرسه ها و دانشگاهها تعطیل است!
اما انصافا آیا شوق آموختن و فهمیدن در خانه وجود دارد یا نه؟!

واقعیت آن است که استاد و شاگرد از یاددادن و یاد گرفتن گریزانند! و همواره از سرما و برف استقبال می کنند تا از تعلیم وتعلم فرار کنند....!!  این بدین معناست که یک جای کار می لنگد!!

ممکن است طالب علم نباشیم و بدنبال اخذ مدرکیم!
ممکن است شوق یاد دادن نداشته باشیم و در پی کسب و کاریم!
و بدتر از ایندو ممکن است شیوه های سنتی را که تماما کنار گذاشتیم ؛ درستر باشد از شیوه هایی که از اروپائیان اخذ کرده ایم!(منظورم آن است که بعضی از سنتهای قدیمی در تعلیم و تعلم فوق العاده خوب بودند که متاسفانه کنار گذاشته شده اند! مثل «مباحثه»! که امیدوارم بعدا درباره اش با هم صحبت کنیم).