سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

دایی خسروِ قلابی!

بسم الله الرحمن الرحیم


دایی خسروِ قلابی!


در خانه اش را زدم!مثل همیشه یک سلام و احوال پرسی گرم کرد! زن خوبی بود! من هم مجبور بودم صبحها مدرسه بروم! پس چه کسی بهتر از این زن همسایه که دخترم را نگهداری کند ! از مهد کودک که بهتر است!


من یک زنم! من خوب میفهمم که خلق خوش یک مربی مثل این زن همسایه؛ می تواند روی اخلاق و رفتار دخترم تاثیر مثبت بگذارد!


من یک زنم! احساس غریزی مادری را خوب درک میکنم! همان حسی که در برخورد گرم این زن همسایه کاملا ملموس وجود دارد!

....


مدتی گذشت! گاهی اوقات که می خواستم دخترم را ازخانه ی زن همسایه بردارم ؛ متوجه حضور یک مرد  در خانه ی او شدم! تعجب کردم! زن همسایه با دو فرزندش زندگی می کرد و مطلقه بود! سالها بود که طلاق گرفته بود و خودش به تنهایی مخارج زندگی را تامین میکرد و یکی دیگر از اهداف من در گذاشتن فرزندم پیش او؛ کمک مالی بود تا پولی بگیرد و راحتر امرار معاش کند!


از او پرسیدم: ببخشید! میتونم بپرسم این اقا کیه؟! زن همسایه گفت: دایی بچه هاست!  بچه ها بهش میگن: دایی خسرو!


برایم کمی گیج کننده بود! اگر این زن همسایه برادری داشت چرا تازگیها مدام به او سر میزند! اما با خودم گفتم: شاید تازگیها دایی خسرو به تهران امده! 


اما کم کم پچ پچ هایی به گوشم می رسید ! پچ پچ هایی که از در و همسایه بود و می گفت:

 خانم فلانی (یعنی اون زن همسایه) صیغه موقت یه مردی شده که تازگیها میاد به آپارتمان ما!!


تکان خوردم! برایم قابل قبول نبود!  فکر میکردم که مردم حرف مفت میزنند! تصمیم گرفتم رودرو از خودش این را بپرسم!


وقتی حرفم را شنید خندید! بعد گفت:

شما که غریبه نیستید!.... من هم جوانم!.... من هم هزار تا آرزو داشته و دارم!.... باید یه جوری خرج و مخارج سنگین خودم و بچه هام را در بیارم!.... بله! من به عقد موقت این اقا در اومدم! او روزی هم که پرسیدی، سعی کردم یه جوری بهت بفهمونم که منظورم از دایی خسرو یعنی چه؟!!!!!


سریع خداحافظی کردم و رفتم! ازش بدم اومد! روز بعد بچه ام را بردم مهد کودک! خدا بهم رحم کرد! زنیکه تن فروش!!.... بخاطر چهار تا مبل و .... صیغه شده!من چقدر  ساده بودم که گول اخلاقش رو خوردم و دخترم را بردم پیشش!.... 

بعد ها فهمیدم مردی که صیغه اش کرده خودش چند خیابان بالاتر زن دارد .....



------------------------------



بعضی از حرفهاست که اگر بخواهی به نقد و نظرشان بپردازی کم میاری!!

اگر بگویی این خانم کار بدی کرده که درست نیست چرا که شرعا و بصورت عقد موقت؛ زن کسی شده!

اگر بگویی کار خوبی کرده که جامعه نمی پزیرد که زن بعد از جدایی؛ بصورت موقت عقد شود آنهم بعنوان همسر دوم!


بعضی از مسئله ها ست که فقط  می شود آن را شنید  تا بدانیم مسائلی وجود دارد که فقط برای شنیدن است و راه حلی ندارد!! 

نظرات 14 + ارسال نظر
پیرو خط شهدا پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:37 ب.ظ http://72pelak.ibsblog.ir

سلام . طاعات قبول . با مطلبی راجع به المپیک و بهانه حمله آمریکا به ایران به روزم . منتظر نظرات شما هستیم .

زینب شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:47 ب.ظ http://rahrovanezeinab.blogfa.com/

سلام استاد
اکثرا میام و مطالبتونو میخونم و لذت میبرم
اگه فرصت کردین بهم سربزنید

منتظر پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:25 ق.ظ

سلام. خوب هستین؟ خیلی وقته که با وبلاگتون آشنا شدم. مطالبه زیادی هم ازش خوندم و تا به حال استفاده کردم. اما تا حالا نظر نداشتم براتون. به نظر من که نمیتونین به این فرد خرده بگیرین. کارش که شرعی بوده. می تونسته یه جای این کار به گناه بیفته و .... این زن هم نیازهایی داره.. یکیش هم نیازه مادی هست. مخصوصا تو جامعه ما به زنان بیوه بها خوب داده نمی شه و همین طور که اینجا هم گفتید پشت سرش حرف می زنن. به نظر من که کاره درستی نبوده که دیگه دخرتشو پیشش نبرده. یا حتی احساس بدی در موردش پیدا کرده. اگر واقعا اسلام قبول داریم باید همه ی دستوراشو قبول داشته باشیم نه به گفته ی خود قرآن مثل افرادی باشیم که نومن ببعض و نکفر ببعض (نساء 150) ادم باید به جایی برسه که این ایه بر زبانش جاری شه ان صلواتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین (انعام 162)

دانشجو چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ق.ظ http://hadis-oshagh.blogfa.com

با مطلب آی مسئولین به داد دانشگاه نوش آباد برسید به روزم. لطفا حتما بخوانید

ارانی چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:36 ق.ظ

در مورد مطلب دایی خسرو یه چیزی بگم؟ چرا فکر میکنیم ما از همه بهتریم چون دستمان به دهنمان می رسد خود این خانم که به راحتی ابرو داری یک زن را به تن فروشی تشبیه میکند خودش اگر بی همسر و کار بود وبی کس ایا باز نظرش همین بود خدا انساهای منصف را دوست دارد

امید شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:57 ب.ظ http://rahilazadi.blogfa.com

یا لطیف
سلام و خدا قوت
توفیق دارم هر از چندگاهی از مطالب خوبتون استفاده کنم... ولیکن در خصوص این مطلب به ذهنم رسید نتیجه گیری انجام شده شاید عرفا درست ولی شرعا درست نیست.
به قول منتظر بزرگوار نمی تونیم فرامین اسلامی رو گلچین شده بپذیریم... اگر واقعا مسلمانیم باید واقعی هم تسلیم اوامر پروردگار متعال شویم.
این خانم ذکر شده در داستان گناهی مرتکب نشده هر چند دایی خسرو کارش اشتباه بوده باشد نباید این دو را به یک چوب زد.
مخصوصا تهمت زشتی که آخرش اومده به نظرم میاد خودمون مرتکب گناه شدیم.
خدا توفیق بندگی خالص را به همه ما عطا کند انشالله

زینب یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:15 ب.ظ http://rahrovanezeinab.blogfa.com/

سلام
با مطلبی به عنوان اختلاف انسان ها در جذب و دفع به روزم
منتظر حضور شما و نظرات زیباتون هستم
یا علی

زهرا یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:18 ب.ظ

سلام بر برادر بزرگوارم
حالتون خوبه؟
تازگی کم کار شدید و مطالب کمتری مینویسید ! چرااا؟؟؟
در مورد این مطلبی که نوشتید به نظرم خانوم همسایه راست میگفت .خب کار بدی که نکرده بود جوون هم هست و ارزوها داره .کار خلاف شرع نکرده ولی شاید یه مقداری خلاف عرف باشه .به نظرم بعضی چیزا رو نباید خیلی بزرگش کرد.مخصوصا که کسی بچه صغیر داشته باشه و مجبور باشه .تازه اگه به خاطر پول هم نباشه مسائل دیگه هم هست که ادمیزاد بهش مبتلا میشه !
ولی کار اون خانوم هم درست بود که بچه ش رو از خونه خانوم همسایه بیرون اورد. دیگه درست نبود به اون خونه زیاد رفت و آمد کنن :)

سلام
این روزها سرم خیلی شلوغ است
از لطفتان صمیمانه سپاسگزارم
التماس دعا

زهرا سه‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ب.ظ

انشالا که خیره
انشالا هرکجا که هستید سلامت و پیروز و موفق و زیر سایه پروردگار باشید
محتاجیم به دعا برادر

ممنون

گمنام پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ب.ظ http://rohemanikhomeini.blogfa.com

با سلام.

اپدیت جدید گروه انصار حزب الله(نقد فیلم گشت ارشاد توسط گروه انصار حزب الله...)

منتظر حضور شما و تمامی میهمانان وب شما هستیم.

با نظر های خودتون مارو یاری کنید.

ولادت امام رضا(ع) رو هم به شما تبریک میگیم.

یاضامن اهو

سلام

سلام دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ

سلام
یه مدت طولانیه که دارم سر می زنم اما اینجا همش یه شکل بوده چرا ؟

سلام
از لطف هر باره تان ممنون!
تازگیها سرم شلوغ شده!

اگه خدا بخواد در آینده یه سایت راه اندازی خواهم کرد! وبه اطلاع دوستان خواهم رسوند!

یه سری مطلب هم نوشتم که به علل مختلف فرصت انتشارش را پیدا نکردم!

التماس دعا

سلام چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:58 ب.ظ

وبلاگی که دیر به دیر آپ بشه کم کم خواننده هاش هم کم می شن........

فرهاد سیمین جمعه 10 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:00 ب.ظ http://deldaar.ir

سلام
تقابل عرف با شرع
اینست مشکل ملی

از حوزه پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:55 ق.ظ

سلام.مطلب چشم خورده راخوندم.تو خانواده ی ما خیلی این مشکل هست به حدی که نمیذاران لباسهای زیبایی که برای پسرم علی خریده ام رو بهش بپوشونم.

سلام
عجب!
ان شاءاله خدا بهت ببخشه علی اقا رو!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد