در جایی دختر خانمی مسئله شرعی از یک نفر میپرسید:
ببخشید حاج آقا من و دوستم بهمراه برادرم قصد مسافرت داریم!! می خواهیم صیغه محرم شدن بین برادرم و دوستم بخوانم!! چطوری؟؟!!!
حاج آقا گفت: من متوجه نشدم... محارم انسان یا نسبی است مانند مادر و فرزند یا خاله و خواهرزاده- ویا سببی است که با خواندن صیغه ازدواج با هم محرم می شوند.
دختر خانم گفت: نه نه! برادرم قصد ازدواج با دوستم را ندارد فقط می خواهند با هم محرم باشند!!!
حاج آقا دوباره توضیح داد. دختر خانم سه باره پرسید! حاج آقا سه باره توضیح داد. دختر خانم چها باره پرسید!!! خلاصه ....
بیاد یک داستان جالب افتادم:
می گویند یک نفر به شدت سرما خورده بود و به شدت هوس آبدوغ ماست خیار کرد!!! همه بهش گفتند : برات ضرر داره! اما او می گفت: شما حالیتون نیست ! استخاره می کنم از خدا می پرسم!
رفت پیش یک حاج آقای روحانی و برای خوردن آبدوغ ماست خیار استخاره کرد! استخاره اش بد آمد.
نیت کرد آبدوغ ماست خیار را با نعنا بخورد!! دوباره گفت: حاج آقا استخاره بفرمایید. استخاره اش باز بد درآمد!
نیت کرد آبدوغ ماست خیار را از تغار بخورد!!! دوباره گفت: حاج آقا استخاره بفرمایید. استخاره اش باز بد درآمد!
نیت کرد آبدوغ ماست خیار را با نی بخورد!! دوباره گفت: حاج آقا استخاره بفرمایید. استخاره اش باز بد درآمد!
نیت کرد آبدوغ ماست خیار را خم شود و مثل گوسفند بخورد!! دوباره گفت: حاج آقا استخاره بفرمایید. اتفاقا استخاره اش این بار خوب درآمد!!!
حالا حکایت بعضی از دختر و پسرهای امروزی است! که هدفشان خوردن آبدوغ ماست خیار است و آنهم با مجوز شرعی یک حاج آقای روحانی!!!
خلاصه اینقدر صورت مسئله را تغییر میدهند تا OK بگیرند برای آبدوغ ماست خیار خوردن!!!!
سلام داستان خیلی جالبی بود
موفق باشین