درباره قدرت خداوند بسیار شنیده ایم و یا در زندگی تجربه کرده ایم.
گاهی در انجام کاری هرگز انتظار موفقیت نداشتیم اما موفقیت خوبی نصیبمان شده و گاهی همه کس از دوست و غریبه به یاریمان آمده اند اما موفقیتی بدست نیاورده ایم. همه اینها نشانه ای است بر قدرتی ماوراء آنچه که ما احساس می کنیم.
اما گاهی هم مغالطه می کنیم و قدرت خدا را توجیه گری برای رفتارهای غیر مسئولانه خود و یا دیگران می بینیم!! و انتظار داریم در مقابل بی مبالاتی و بی فکری ما؛ قدرت خدا به کار افتد و ما را از مهلکه ای نجات دهد.
یکی می گفت در هنگام سفر متوجه شدم راننده بسیار بد رانندگی می کند. سرعت غیر مجاز دارد و ناگهان ترمز شدید می گیرد. به بغل دستی که تیپ مذهبی هم داشت رو کردم و گفتم: برویم به این راننده تذکر دهیم! خیلی بد رانندگی می کند! خطرناک است!
بغل دستی موعظه گونه نگاهی به من کرد و گفت: آقا جان نترس! همه چیز بدست خداست! اگر خدا بخواهد ما سالم می رسیم. و شروع کرد از قدرت خدا برایمان سخنرانی کردن...!!
در واقع بی احتیاطی راننده را با قدرت خدا توجیه می کرد!
به یاد یک جُک افتادم:
می گویند شخصی رفت خواستگاری.
خانواده عروس محترمانه برایش توضیح دادند : اشتباه شده! ما اصلا دختر نداریم و فقط یک پسر داریم!
شخص مذکور کم نیاورد و گفت: خب همان پسر!!!!!!!
خانواده عروس با تعجب گفتند :یعنی چی !! مگه میشه!! مگه نمی خواهی فرزندت صاحب بچه بشه! اگه با پسر ازدواج کنه که نمیشه!
شخض مذکور گفت: شما چی میگید!! اگه خدا بخواد بچه بده با پسر هم می ده!!
قدرت خدا که شکی توش نیست . اما چیزی که چند وقتیست فکرمو مشغول کرده اینه که تو بدترین اتفاقات ، یه اتفاق خوب پنهان شده . چندین بار بهم اثبات شده