حتما حادثه تلخ تجاوز گروهی؛ به نوامیس مردم در باغات اطراف خمینی شهر اصفهان را مطلعید! این واقعه دردناک؛ عواطف عمومی در کل کشور را جریحه دار کرد و نقد و نظرهای مختلفی را پیرامون آن بر انگیخت!
در اظهار نظرهای اولیه از ارگانهای ذی ربط؛ اثر مخرب ماهواره و تحریک جنسی متهمان توسط قربانیان به عنوان زمینه های ارتکاب جرم بیان شد!
در واقع شاید این حرف را اینگونه باید بیان کرد:
نحوه پوشش و حرکات خلاف شئونات قربانیان متاثر از ماهواره بوده است که این خود باعث تحریک جنسی جوانانی شده که ده ساعت چشم چرانی می کردند و سرانجام مرتکب این جنایت شدند!
بعد از چنین اظهار نظرهایی ؛ نقد های تند و تیزی بر این حرف وارد شد که آنها را ذکر می کنیم و در عین حال سوالاتی را نیز پیرامون این نقد ها بیان می کنیم:
انتقاد اول: «مطرح کردن مسأله «تحریک جنسی» به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز تجاوز، آن هم از سوی مسئولان نیروی انتظامی، کار را بسیار دشوار می کند،زیرا هر شرور به محض تحریک به خود حق می دهد، قدمی به سوی تجاوز نزدیک شود. آستانه تحریک جنسی افراد یکسان نیست. آیا تجاوز به آن بانوی روزه دار شیرازی در ماه مبارک رمضان را که به رغم التماس ها در حضور فرزند پنج ساله اش مورد تجاوز قرار گرفت، هم همین گونه توجیه می کنید؟»
سوال اول:آیا وقتی می گوییم تحریک جنسی باعث وقوع جرم می شود تنها به این معناست که خود قربانی محرک جنسی بوده است؟ آیا امکان ندارد تحریک جنسی توسط ماهواره یا خانمهای بد حجاب و هنجار شکن صورت گیرد و زنان چادری تنها قربانیان مظلومی باشند که از بد حادثه به دام افتاده اند؟!(تصور نمی کنم کسی خانم چادری باحجاب را محرک جنسی بداند!)
انتقاد دوم: «این سخن جناب سرهنگ کرمی با بیانات سرهنگ جهانگیر کریمی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی ایشان در هشتم اردیبهشت امسال که فرمودند «زنان بدحجاب 50 درصد قربانیان جرایم آزار و اذیت را تشکیل می دهند»، چگونه سازگار است؟ وقتی 50 درصد تعرضها ربطی به حجاب ندارد، چگونه در این حادثه وحشتناک جناب سرهنگ کرمی بدون هیچ تحقیقی به جای حساب نبردن شروران از دستگاه قضایی و نیروی انتظامی یکسره نحوه حجاب حاضران را از عوامل این حادثه قلمداد کرده اند؟»
سوال دوم(تکرار سوال اول): آیا این جمله صحیح نیست؟(بد حجاب هم برای خودش و هم برای دیگرانی که بدحجاب نیستند محرک تجاوزات جنسی است! البته احتمال ارتکاب جنایت برای خودش بیشتر است!)
انتقاد سوم: «عامل تحریک تنها در جامعه بیرونی نیست. سایت های پورنوگرافی هم عامل تحریکند، آن هم در مقیاسی بسیار بالاتر. اگر شروری پس از دیدن آن سایتها به جان کودک مردم افتاد در آنجا هم می توان با استناد به تحریک شدن شرور، جنایت او را کمرنگ کرد؟»
سوال سوم:چند درصد از اراذل و اوباش از کاربران اینترنت اند؟
انتقاد چهارم: «خیابان های کشورهای غربی به ویژه در تابستان سرتاسر تحریک است و حتی گاهی پارک ها و سواحلی وجود دارد که افراد باید به صورت کاملا عریان در آن تفریح کنند؛ اما چون ترس از قانون هست، هیچ کس جرأت حتی نگاه خیره ندارد و در نتیجه یک متلک به دیگری انداختم، چه رسد به اینکه بدون رضایت او را لمس کند.»
سوال چهارم: اولا: آیا خدای ناکرده این دوستان به این مکانهای ساحلی تشریف برده اند و دیده اند که هیچ فردی بدون اجازه دست از پا خطا نمی کند؟!!(چون ما از گزارشهایی که از رفتار آقایان با خانمها در غرب خوانده ایم؛ خلاف آنرا شنیده ایم!)
ثانیا:آیا قیاس جامعه اسلامی ما با چنین مکانهایی صحیح است؟
انتقاد پنجم:« نقش نیروی انتظامی به ویژه پس از یک حادثه تکان دهنده ناموسی، ارایه آسیب شناسی روانشناختی و جامعه شناختی نیست، بلکه انجام اقدامات لازم برای دستگیری مجرمان و نیز بیان تمهیدات جدید نیروی انتظامی برای تکرار نشدن رخدادهای مشابه است و اینکه آیا در حادثه مزبور، نیروی انتظامی در وظایف خود کوتاهی کرده یا خیر.»
سوال پنجم: خب! فرض کنیم کار نیروی انتظامی تحلیل نباشد؛ اما آیا برای تامین افراد هنجار شکن که برای اقدامات خود مکانهای خلوت را انتخاب می کنند(به خصوص معتادان عزیز!!) نیروی انتظامی باید در آن مکانهای دنج! نیز امنیت را فراهم کند؟!
تقدیر نامه1: «البته در پایان باید از سرهنگ کرمی تقدیر کرد که در همین مصاحبه، صراحتا و شجاعانه پرده پوشی نکرده و این آمار را اعلام کرده اند که تجاوزات به عنف در استان اصفهان در اردیبهشت ماه 113 درصد رشد داشته است.»
تقدیر نامه 2: از همه سایتهای خبری که فقط یک سویه اخبار را منتشر می کنند و سعی نمی کنند از این حوادث آیینه عبرتی برای آحاد جامعه بسازند کمال تقدیر و تشکر می شود!
------
اشتباه نکنید من هم مثل شما می خواهم افراد خاطی گرفتار شوند و مجازات قانونی برای آنها انجام شود اما نه به این قیمت که ما از رفتار زشت قربانیان و رفتارهای هنجار شکنانه افراد مشابه! چشم پوشی کنیم!