*بفرمائید مشکلتون را توضیح بدید!
++شاید مشکل من جدی نباشه اما شیرینی زندگی را بهم تلخ کرده!
*چطور؟
++ مشکل من بخاطر بدبینی خانممه! هر وقت که رفتم خونه باید از صبح که رفتم بیرون؛ تا اون لحظه ای که اومدم خونه براش توضیح بدم که چکار کردم؟! کجا رفتم؟! با کی برخورد کردم؟!و...
*خب شاید از سر دلسوزی خانمتون سوال می کنه! و یا از روی کنجکاوی! شاید علاقمنده با کم و کیف کار شما با اطلاع باشه!
++ شاید؟!
*خب فکر کنم مشکلتون حل شد!!
++گفتم که مشکل من جدی نیست اما اوقاتم را تلخ میکنه! شاید بقول شما روحیه خانمم این شکلی باشه و حدس خودم اینه که عادت خانوادگیه! چون این رفتارها رو از مادرش و خواهرش هم دیدم!
*مشکل شما جدی نیس و خوشبختانه شما هم زیاد سخت نمیگیرید!
++ ولی قبول کنید که تکرارش اوقات آدم را تلخ میکنه!
*بله قبول دارم! اما به شما توصیه می کنم با خانمتون پیرامونش صحبت کنید وبهش بگید شاید این پرس و جوهاش؛ عادت باشه اما تکرارش ناخوشاینده! البته از بستگانش حرفی نزنید!
++ منظورتون چیه؟!
*همون حرفهایی که الان درباره مادر و خواهرش زدید! چون معمولا خانمها ناراحت میشن! بهتره درباره خودش بگید که شاید این سوالات هر روزه بدبینی نباشه اما ممکنه منجر به بدبینی بشه!
++ گاهی وقتها با خودم میگم صبح که از خونه میرم بیرون گزارش کار امروزم را تاشب؛ همون اول صبح بدم تا دلش نلرزه که من کجاها میرم!...
*نه!نه! صحبتهایی و یا حتی رفتارهایی که از ما سربزنه تا به طرف مقابل حالی کنه که تو چه ضعفهایی داری؛ بیشتر روابط خانوادگی را خراب میکنه! و طرف مقابل عصبانی میشه و ممکنه بیفته روی خط لجبازی!
++آخه هر روز که نمیشه وقتی بیای خونه گزارش بدی که از صبح تا غروب چکار کردی؟!
*بله من که حرف شما را تایید کردم اما حرف من اینه که باید با صحبت کردن با چاشنی صبر و تحمل مشکل را حل کنی؟!
++ممکنه که رفتاری ازمن سر زده باشه که باعث بدبینی اون شده باشه؟!
*فکر نکنم! چون خودتون گفتید که این بیشتر یه عادته و نه بدبینی! اما نباید چیزی را از زندگی ازش مخفی کنید تا زمینه بدبینی بشه!
++مثلا اینکه امروز رفتم مشاوره را بهش بگم؟!
*بله! چه اشکالی داره! می تونید بگید با یه فرد مطمئن مشورت کردم تا مشکل زندگیمون را حل کنم! مشاوره گرفتن که نشانه ضعف نیست! همه ما یه وقتهایی به مشاوره گرفتن از همدیگه نیاز داریم!