اعتماد به خدا یکی از ویژگیهای انسانهای مومن است .
مومن نه اینکه برای کسب روزی تلاش نکند و نه اینکه برای موفقیت در زندگی برنامه ریزی نکند و نه اینکه با افراد مختلف جامعه تعامل نداشته باشد(درخواست یا خواهشی از دیگران نکند)؛ بلکه مومن در قلبش باور دارد که همه مهره هایی در دست ذات پاک او هستند و باور قلبی اش و اعتماد درونیش به آن مبدا هستی ست!
شخصا به چنین افرادی غبطه می خورم و اما چند رویداد در همین زمینه:
*نمی دانم نام شیخ محمد تقی بافقی را شنیده اید؟! اسم او در کتب رسمی تاریخ زیاد برده نشده و او راد مردی ست که در مقابل بی حجابی زمان رضا خان ایستاد و کتک خورد و تبعید شد.
او نقل می کند که زمانیکه نجف بود تصمیم گرفت به ایران و به قم بیاید. پیش خودش گفت خوب است به ملاقات مراجع معروف نجف بروم و از آنها اجازه ای مکتوب برای دریافت خمس بگیرم!(با این هدف که هرچه خودم برای امرار معاش و تبلیغ دین نیاز داشتم بردارم و بقیه اش را به نجف بفرستم!)
اما با خودم گفتم بهتر است ابتدا به قرآن تفال بزنم که این آیه آمد:الیس الله بکاف عبده(آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟!!!)
این آیه گویی برایم دندان شکن ترین سخن بود!
یعنی ای بنده ام! در باره رزق وروزی ات به من که خدای تو هستم؛ اعتماد نداری؟!!
ایشان می گوید تا صبح ار تاثیر این آیه گریه کردم و هرچه دیگر طلبه ها به پیشم آمدند و برای گرفتن اجازه دریافت خمس مرا ترغیب کردند قبول نکردم!
جالب است بدانید ایشان وقتی به قم آمدند مسئول توزیع شهریه از جانب آقای حائری شدند! سمتی که برای آن تلاش نکردند ولی خدا با افتخار به ایشان داد!!!
*حتما نام شهید برونسی را شنیده اید ! یکی از رفقایش می گوید در مکه مکرمه در هنگام انجام مراسم حج ایشان را دیدم!
دیدم ایشان تعداد زیادی کفن خریده اند! گفتم : اینهمه کفن برای کی خریدی؟!
گفت: مال مادرمه! مال بابامه! مال برادرمه! مال ....
تعجب کردم با خنده و شوخی گفتم : برای همه کفن خریدی غیر ازخودت!
نگاه معنا داری کرد و گفت: مگه من می خوام به مرگ طبیعی بمیرم که برای خودم کفن بخرم! لباس رزم من باید کفن من باشه!
این نمونه خوبی از اعتماد کامل بنده مومن به خدای اش است ! او به آیات الهی که شهادت را به مجاهدان در راه خدا وعده می دهد اعتماد کامل دارد!
جمله جالبی را می خواندم: کسی اعتماد کامل به خدا دارد که وقتی برای نماز باران می رود؛ چتر با خود ببرد!!