سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

بیچاره می خواست اظهار فضل کند(مطلبی جالب از عاقبت دروغ گویی)

داستان جالبی را دیدم که نشان می دهد دروغگویی جز رسوایی و فضاحت به بار نمی آورد و انسان را از اعتبار ساقط می کند:

گویند حاکم خراسان هدایا و تحف زیادی به یک ایلچی داد تا به دست حاکم تبریز ببرد. در میان هدایای گرانبها ؛ کتاب کلیات جامی را هم قرار داد که در آن زمان بسیار مرغوب بود و اهل دانش به خواندن این کتاب  بسیار علاقمند بودند.

وقتی ایلچی به تبریز رسید به سراغ حاکم رفت و با توجه به آنکه می دانست حاکم تبریز بسیار به کتاب کلیات جامی علاقه دارد؛ بیچاره خواست اظهار فضلی کرده باشدو گفت :

جناب حاکم در طول سفر از خراسان  تا تبریز یک همسفر خوب و خوش سخنی همراه من بود که باعث شد لحظه ای رنج سفر را احساس نکنم! چرا که این همسفر با سخنانی شیرین و جملاتی نغز چنان مرا مسحور خویش می کرد که ...

حاکم تبریز که سخت شیفته شده بود پرسید: مگر که همسفر شما بود!

ایلچی گفت : نفرمایید کی! بفرمایید چی!!!

حاکم گفت : چی؟!!

ایلچی گفت: کتاب کلیات جامی را عرض میکنم...

و دوباره از کتاب کلی تعریف کرد بطوریکه اشتیاق حاکم چند برابر شد لیکن وقتی به سراغ کتاب رفتند متوجه شدند که کتابدار به اشتباه کتاب فتوحات مکیه را که حجم و جلدش مشابه کتاب کلیات جامی بوده قرار داده و خلاصه جناب ایلچی اصلا کتاب جامی همراهش نبوده!! ویک مشت دروغ بافته!!!!

امام صادق می فرمایند(نقل به مضمون): برای شناخت افراد به طول دادن رکوع و سجود  اعتنا نکنید چرا که ممکن است به آن عادت کرده باشند و نتوانند آن را ترک کنند. اما به صدق کلام و امانتدا ری مردم را بشناسید.