بسم الله الرحمن الرحیم
یک سوال شبه فلسفی: انسان مهمتره یا گاو؟!
مردی جلو یک روحانی سرشناس ظاهر شد و با آب و تاب زیادی شروع کردن خوابی را که دیشب برایش دیده بود تعریف کردن!
مثلا : بله! حضرت آقا شما را در خواب دیدم که چقدر نورانی بودید و چقدر در بهشت مقام داشتید و .....
وقتی حرفش تمام شد آن روحانی زیرک که فهمیده بود طرف قصد خام کردنش را دارد و می خواهد پولی بگیرد؛ گفت:
ان شاءالله من هم یک شب یک خواب خوبی در عوض خواب شما خواهم دید!!!! تا زحمات خواب شما را تلافی کنم!!!!......
----------------
در بیمارستان به عنوان همراه بیماری بودم و هر روز می دیدم که مستخدم بخش؛ بطور ویژه با من و بیمارم سلام و علیک می کند و بقول معروف من را حسابی تحویل میگیرد!
من هم به رسم ادب متقابلا محبت او را پاسخ می گفتم!
چند روزی که گذشت کاغذی را پیشم آورد و تازه متوجه شدم که هدف از سلام و احوال پرسی گرم او به قصد روحیه دادن به من و بیمارم نبوده!!! بلکه بنده خدا قصد داشته وام بگیرد و بدنبال خام کردن کسی برای ضامن شدن بوده !!!
هرچند روش او فریبکارانه بود تا مرا خام کند ولی بهر حال چون اصل درخواستش نامعقول نبود؛ پذیرفتم!
بعدها دوستی به من اینطور نصیحت کرد که:
هر وقت دیدی غریبه ای یا آشنایی؛ گرم با تو احوال پرسی می کند مطمئن باش که درخواستی پشت سرش خواهد کرد!!!و.....
-----------------------
«خام کردن دیگران» روشی ست که بعضی برای خود هنر می دانند و همیشه سعی می کنند با ترفندهایی همچون : گرم گرفتن؛ دلسوزی کردن؛ ابراز محبت .....دیگران را در جهت رسیدن به منافعشان در حالت رودربایسی قرار دهند!
شاید بعد از خام شدن خودمان را مذمت کنیم که چرا در رودربایسی قرار گرفتیم و درخواست آنها را اجابت کردیم اما در همان لحظه که طرف آمد؛ شاید قدرت راندن و عدم اجابت درخواست او را نداشته باشیم!( این کار زیرکی همان روحانی را که گفتیم لازم دارد!)
---------------------
در عالم سیاست؛ طبق معمول قضیه پیچیده تر است!
یک سیاستمدار کارکشته از تکنیکهای مختلفی برای خام کردن استفاده می کند!
مثلا در میان هواداران خود ظاهر می شود و از نزدیک به ابراز احساسات آنها پاسخ می گوید و با آنها دست می دهد و نوازششان می کند!!! و آنها او را سر دست میگیرند و.....(این بنده خدا پوتین را نگاه کنید که قبل از انتخابات به چند صد شکل درآمد!!! .... یا اوباما را نگاه کنید که یک روز به اتفاق بانو در فروشگاه است و یک روز در پرورشگاه!!!..... اینها همه تاکتیکهایی ست که در میان دیگران جلب توجه کنند!!)
اما یک داستان جالب از یک سیاستمدار وطنی با همان شگرد های مرسوم!!
یک فرد که تصمیم داشت نماینده مجلس شود جلو تریبون رفت و شروع کرد صحبت کردن که مثلا:
اگر به من رای بدهید علاوه بر تامین نیازهای مادی ؛ نیازهای معنوی شما را هم در نظر خواهم داشت چرا که میداند انسان موجود دوبعدی ست و نباید تنها به نیازهای جسمانی او توجه کرد و ......
خلاصه از این دست حرفهایی که دیگه همه ما فوت آبیم!!
وسط سخنرانی یک روستایی زبل بلند شد و گفت:
ببخشید از نظر جهانبینی شوما انسان مهمتره یا گاو؟!(شاید این روستایی اصفهونی بوده!)
طرف میگه:
دست شما درد نکنه! مسخره میکنید؟!
روستایی میگه:
نه بخدا!! برای من سوالس! انسان مهمتره یا گاو؟!
طرف میگه:
البته ما میدانیم که انسان اشرف مخلوقات است و انسان است که خلیفه .....
دوباره روستایی میپره توی حرف این سیاستمدار محترم و میگه:
اگه انسان مهمترس؛ چرا شوما برا گاوداریتون جاده کشیدید اما برا روستا ما نه!!؟؟؟