به یقین سید جمال الدین اسدآبادی یکی از متفکران بزرگ جهان اسلام است که تلاش زیادی برای بیداری مسلمانان انجام داده است. شهید مطهری در ویژگی های شخصیتی سید جمال به موارد زیر اشاره می کند:
1- آشنایی با مکتب عرفان شیعی: سید جمال در نجف از مکتب شاگردان آخوند ملا حسینقلی همدانی بهرمند شده است . ملا حسینقلی از مهمترین شاخصه های عرفان شیعی است که تاکنون مشی اخلاقی و سلوک عرفانی ایشان (معرفت نفس ) تا زمان ما دوام داشته است.
معرفت الهی که غایت عرفاست قطعا بر روح اندیشه سید جمال تاثیر بسزایی داشته است. شهید مطهری نیز به همین نکته اشاره می کند:«این بنده از وقتی که به این نکته در زتدگی سید پی بردم(ارتباط با عرفا) ؛ شخصیت سید در نظرم بُعد دیگر و اهمیت دیگری پیدا کرد.»
2- آشنایی با زبانهای متعدد خارجی مانند انگلیسی فرانسه و روسی
3- مسافرتها و اقامتهای متعدد ایشان به اروپا ؛ آفریقا و مناطق مختلف آسیا که منجر به شناخت نزدیک او از فرهنگها و باورهای مختلف شد.
4- اطلاعات وسیع سیاسی و اقتصادی و جغرافیایی ایشان
آرمان سید جمال:
در مقاله ای ؛ سید جمال به داستانی از مثنوی اشاره می کند که در قدیم مسجدی بوده که هر مسافری که منزلی پیدا نمی کرد و شب را در آن مسجد استراحت می نمود؛ صبح جنازه او را از آنجا بیرون می آوردند!
مرد شجاعی پیدا شد که از زندگی بیزار و خسته شده بود . علی رغم آنکه همه او را نهی کردندبه اختیار خود شب را درآن مسجد گذراند تا بمیرد!!
نیمه های شب صداهایی سهمگین از درون مسجد برخواست! اما مرد فریاد کشید: پیش بیا که من آماده مرگم!!
برجهید و بانگ بر زد کای کیا--- حاضرم اینک اگر مردی بیا!!
اما بر خلاف تصور او طلسم مسجد با فریادش شکسته شد و از شکاف دیواره های مسجد؛ گنجی نمایان شد.
در زمان بشکست ز آواز ؛آن طلسم---زر همی ریزد هر سو قِسم قِسم!
سید جمال؛ بریتانیای بزرگ را مسجدی می بیند که اگر افراد مقهور تاریکی سیاسی آن شوند؛ اوهام هراس انگیز آن آنها را از بین خواهد برد! اما اگر مرد یا مردمی از جان گذشته پیدا شوند و در آن نو امیدی فریاد برآورند؛ دیواره های این طلسم هم خواهد شکست و گوهرهای آن نمایان خواهد شد.
شمع بود آن مسجد و پروانه او---- خویشتن درباخت آن پروانه خو
پَر بسوخت او را و لیکن ساختش---بس مبارک آمد آن انداختش
سوال؟!
آیا آنچه در کشورهای اسلامی می گذرد ، فریاد مردم از جان گذشته ای نیست که بر سر حاکمان منفعل و مقهور از غرب زده می شود؟!
آیا تنها دغدغه معیشت دارند و یا احساس حقارت که فریاد نابودی طلسم نظام سرمی دهند؟!
آیا گروه های اسلام گرا در این کشورها که با احتیاط از حکومت اسلامی و یا حکومتی مشابه با ایران سخن می گویند خواهند توانست گوهر اعتقادات ناب اسلامی را نمایان کنند؟!
پاسخ این سوالات را نمی دانم ولی میدانم که: ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.(الرعد – 11 خدا هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم تغییر کنند).