نِت خوانی بی ثمر!
در دوران کودکی تفریحات بچه های محل تشکیل شده بود از توپ بازی در کوچه و رفتن به کتابخانه مسجد سید مصطفی. البته من فرصت بیشتری داشتم که از کتابهای مادرم نیز استفاده کنم. درآن سالها، کتاب و کتابخانه؛ جزء مهمی از زندگی بچه ها بود. شوقی نیز برای مطالعه مجله در من بود و آقای ستاری آخر هفته ها؛ هر روز مرا که جلو مغازه اش می دید؛ بی مقدمه می گفت: نه! هنوز کیهان بچه ها نیومده!
مجله دانستنیها که برای خودش غولی بود! تمام رنگی و جذاب! یک جورایی حیفم می آمد همه اش را همان شب اول بخوانم.
بعدها مجله جوانان و اطلاعات هفتگی خریدم و ذائقه ام کم کم ژورنالیستی شد. شوق کتاب خوانی متاثر از فضای دانشگاه بیشتر تحلیلی شد مثل کتابهای استاد مطهری. الغرض اگر به جبر روزگار هم بود؛ خصلت مطالعه در آن سالها مثل خیلی ها در من نهادینه شده بود.
اما حالا یک کتاب را روزهای متمادی؛ حتی چند ماه؛ تمام نمی کنم.چه کنم؟! یا همیشه سرگرم اینترنتم یا روی مزخرفاتی که می نویسم فکر می کنم!!
—---------------------------
نمیدانم اگر مطالبی که در نت می آموزیم را به حساب نیاوریم؛ آموخته هایمان از کتاب چه اندازه می شود. اما آنچه مرا نگران می کند این نیست! بالاخره نت؛ اطلاعات را بهمراه جذابیت های بصری به آسانی در دسترس جوانان و نوجوانان قرار می دهد که در کتابهای و نشریات زمان ما نبود.
اما این دسترسی آسان؛ آفت گرفته! یعنی مطالعه ی اینترنتی توام با نوعی سهل خوانی شده! تعمق ها بسیار کم شده! حوصله ها برای مطالعه یک مطلب نه چندان بلند؛ کاهش یافته! و از همه بدتر آنکه نوعی هزل پسندی و چرند خوانی بیشتر رواج پیدا کرده!
نگرانم قدرت تحلیل، که در سایه ساعتی فکر کردن بعد از مطالعه یک کتاب خوب بوجود می آید؛ از بین برود و نوعی ساده پسندی خوش آب و رنگ ولی فاقد تفکر در ما نهادینه شود. این نِت خوانی کارکرد کتابخوانی را نخواهد داشت.
@hassansanei