بسم الله الرحمن الرحیم
تنها صداست که می ماند!
تصور کنید در یک بیابان بزرگی هستید و هیچ ترسی از تنهایی یا بی غذایی و ... هم ندارید.
فرض کنید هیچ صدایی در این بیابان به گوش نمی رسد ! نه صدای سوت باد؛ و نه صدای خش خش علف خشک؛ و نه صدای یک حیوان درنده!و ... خلاصه سکوت مطلق را تصور کنید!
در آن صورت هیچ چیز ترسناکی به جز سکوت مطلق نیست! این سکوت مطلق شما را زجر می دهد و می ترساند( وشاید دلتان برای غر زدن بعضی هم تنگ شود!!)
شاید نا خوداگاه فریادی بکشید تا لااقل صدای خودتان را بشنوید!
(یکبار در کویر ماشینم خراب شد و به تنهایی براه افتادم تا کمک بیاورم! هنوز سکوت یک ظهر گرم کویری در خاطره ام باقی مانده است! تازه سکوت مطلق هم نبود!)
اینجاست که بیاد حرف آن شاعر می افتید که گفته:
صدا؛ صدا؛ صدا ؛ تنها صداست که می ماند!
(البته اینجا شاعر باید می گفت: تنها صداست که نمی ماند!!)
---------------
در قرآن کریم ابتدا نعمت سمع(شنوایی) ذکر شده و بعد نعمت بصیر( بینایی) بیان شده است! یعنی انگار نعمت شنوایی بر بینایی ترجیح دارد!
گفته ایشان را بااستفاده از یک نرم افزار قرآنی تحقیق کردم:
خداوند شنوا و بیناست(چندین مرتبه این مضمون تکرار شده است!)
یعنی صفت شنوایی خدا را اول ذکر کرده و بعد بینا بودن را!(یعنی نعمت شنوایی را دوباره اول ذکر می کند! وبعد بینایی را!)
من دانشمندان و آدمهای برجسته که کور بودند (یعنی از نعمت بینایی محروم بودند) را زیاد در تاریخ دیده ام اما دانشمند و آدم برجسته که کم شنوا و کر بوده بسیار کمتر دیده ام!
بعضی از نعمتهای خداست که کمتر به چشم می آیند اما کارکرد مهمی در زندگی مان ایفا می کنند!مثل همین شنوایی!
---------------
صدای تو خوب است!!
که در انتهای صمیمیت حزن می روید!
صدا کن مرا!...