سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

فایده تنبیه بدنی به روایت سعدی!

با تلخیص

معلم دیدم در دیار مغرب، ترشروی؛ تلخ گفتار؛ بدخوی؛ مردم آزار؛ گدا طبع(خلاصه تمامی محاسن را داشته!)

جمعی پسران پاکیزه و دختران دوشیزه بدست جفای او گرفتار!

گه عارض سیمین یکی را طپانچه زدی!( احتمالا سیلی می زده!)

گه ساق بلورین دیگری شکنجه کردی!(احتمالا فلک کردن منظور سعدی ست!)


القصه شنیدم که او را بزدند و براندند و مکتب را به مصلحی دادند پارسای سلیم؛ و نیکمرد حلیم!


کودکان را هیبت استاد نخستین از سر برفت و یک یک دیو شدند!

اغلب اوقات به بازیچه نشستندی و لوح در سر هم شکستندی!

 

استاد معلم چو بود بی آزار

خرسک بازند کودکان در بازار!

 

بعد از دو هفته بر آن مسجد گذر کردم . معلم نخستین را دیدم که بجای خویش آورده(بودندی!)

گفتم: ابلیس را معلم ملائکه چرا کردند؟!

پیرمردی جهاندیده گفت:

پادشاهی پسر به مکتب داد

لوح سیمینش بر کنار نهاد

بر سرلوح او نبشته به زر

جور استاد به ز مهر پدر!

 

-----------

نمی دانم شما خواننده عزیز چه سن و سالی دارید اما شاید تا همین یک دهه قبل؛ تنبیه بدنی جزء لاینفک تعلیم و تربیت برای بعضی معلمان بود!(الان خبر ندارم...)

 

استدلال نیز این بود:

 

کتک معلم گُله – هر کی نخوره خُله!

این تفکر در حقیقت از همان قدیم- چنانچه سعدی روایت کرد- وجود داشته است و شاید در زمان ما دیگر کسی طرفدار این حرف نباشد.( یا لااقل معلمین عزیز جرات این کار را نداشته باشند!)

 

قطعا هیچ چیز مانند تشویق نمی تواند در تعلیم و تربیت موثر باشد که البته این روش توام با صبر و بردباری ست. اما آیا حذف کامل تنبیه (غیر بدنی) یک سیستم آموزشی را ناقص نمی کند؟!( به عنوان مثال آیا نباید یک دانش آموز در مقابل رفتار غیر مسئولانه اش؛ از بخشی از امکانات محروم شود؟)