سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

جاذبه ها و دافعه های یک آخوند!!!

در جایی  فعالیت فرهنگی انجام می دهم  و به همین دلیل روزی به اتفاق سایر دوستان به یک مرکز مهم وابسته به حوزه های علمیه رفتیم.

 وارد اتاق مسئول مرکز که شدیم؛ واقعا تعجب کردم! با اینکه یک مرکز مهم و معروف حوزه های علمیه بود اما مسئول مرکز بسیار بی آلایش پشت یک میز کوچک و روی پتویی نشسته بود! و مرا بیاد داستانهایی که از علماء قدیم خوانده بودم؛ می انداخت!!

با دوستان کنارش نشستیم و براحتی حرف زدیم و صمیمانه جواب گرفتیم! پذیرائیش هم با چای و بیسکوییت بود!! به صفای این روحانی پیر آفرین گفتم!

اما انصافا  وقت نماز ظهر و عصر که رسید صحنه بسیار جالبتری را از همین مسئول مرکز  دیدم!

دیدم هنگام نماز جماعت؛ طلبه بسیار جوانی از کارکنان جزء همین مرکز (که دارای سمتی نبود!) بعنوان پیشنماز جلو ایستاد و همه کارکنان و منجمله  رئیس مرکز به او اقتدا کردند!!

واقعا لذت بردم که آن  روحانی با آن سن وسال و موقعیت اجتماعی ممتاز؛ به طلبه ای گمنام که زیر دست به حساب می آمد؛ اقتدا کرده است!

لذت بردم  که می دیدم کسی  بخاطر منزلت اجتماعی و سیاسی اش نه تنها امام جماعت نیست بلکه مامومی ساده در صف دوم جماعت است.

--------

سفره نذری آقا اباعبدالله الحسین سفره نور و سرور است! سفره غنی و فقیر است! سفره ای ست که دوستها و دشمنها را کنار هم می نشاند و بهم دوباره می چسباند!! سفره ای ست که بوی عنایت زهرای اطهر می دهد! (ضمنا امتحانش هم کاملا مجانی است!! قربانت یا ابا عبدالله!!! که سفره ات مثل خودت با صفاست!!)

 در این  سفره نذری که نشستی قدر خودمان را بدانیم و درخواست سبک نداشته باشیم!! می پرسید درخواست سبک  یعنی چه؟؟ یعنی این....!

سر سفره نشسته بودیم که غذا را آوردند! وقتی غذا را جلو روحانی که سخنران جلسه هم بود گذاشتند اول پرسید: ران مرغ آوردید یا سینه!!!!

گفتند: فکر کنیم ران است!! روحانی گفت: لطفا عوض کنید و سینه مرغ بیاورید!!!

تاثیر تمام حرفهایی که در منبر زده بود برای کسانی که اطرافش نشسته بودند ازبین رفت!!!

بغل دستی به من گفت: فلانی دیدی! حالا هر چه امثال من و تو از اینها دفاع کنیم؛ عمل خودشان؛ ضد تبلیغ است!

سکوت کردم و  تاسف خوردم!

 ------

هیچ چیز مثل عمل؛ بهترین تبلیغ یا بدترین تبلیغ برای دین نیست!

بر مبلغان دین لازم است بدانند جزئیترین کارهایشان  زیر ذربین قرار دارد!

بر ماست که بدانیم که بهر حال روحانی نیز جائز الخطاست!

نظرات 5 + ارسال نظر
سهیل پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:36 ب.ظ

سلام

درست گفتی دوست عزیز
عمل به اعتقادات راه و روش اولیا بود.

سلام
کاملا درسته!
«همواره به غیر زبان ِ دعوت کننده به حق باشید»

زینب شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:20 ب.ظ

بله متاسفانه مورد دوم در جامعه نمود بیشتری دارد یا شاید بعضی آن را پررنگ تر جلوه میدهند
اماد غافل نشویم که مواردی از نوع اول هم وجود دارند و خیلی از ما حاضر نیستیم به این شکل نگاه کنیمو بعضی از روی نادانی آنرا بی کلاسی و ...

با شما موافقم . بعضی از تصورات عمومی مانع میشه که یه روحانی ساده و بی آلایش باشه!

تشکر!

سادات موسوی شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:59 ب.ظ http://asheghaneheto.parsiblog.com/

سلام
مطلبتون در مجله ی پارسی نامه لینک شد
موفق باشید

سلام
لطف کردید!

سادات موسوی شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:59 ب.ظ http://asheghaneheto.parsiblog.com/

http://www.parsiblog.com/Mag/

کفش جمعه 3 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ق.ظ http://shoe.parsiblog.com/

سلام
جایز الخطا نه!
ممکن الخطا
نقطه

سلام
حق با شماست.
(چه کنیم با علامت تعجب بیشتر از نقطه حال می کنیم !میگی نه؛ ببین!!!!)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد