این درد دلی است که ترا بخدا بخوانیدش!!
ناصر حجازی را دوست دارم نه بخاطر استقلال و نه بخاطر تکریم افتخاراتی که برای کشور کسب کرده؛ که اگر کسی هم برای اینها او را دوست بدارد؛ ارزشمند است!
شخصا دوست می دارمش چون مدتی با امتحان بزرگ الهی دست وپنجه نرم کرد ولی خودش را نباخت! با روحیه به جمع می آمد و فعالیت می کرد و دردش را در درونش پنهان می کرد!
دوست می دارمش که راضی به رضای حق بود و اگر اینچنین نبود؛ لب به شکوه از زمین و زمان می گشود...
ناصر خان روحت شاد!
------
دوست دارم از علی یاد کنم ! شهید علی...(بگذارید فامیلی اش مخفی باشد!)
همان علی که شوخ بود و دوست داشتنی! همان علی که می گفت وقتی دیدم پزشکان بنیاد طلبکارانه می پرسند:
پسر مگه چت شده تو جبهه!!
گفتم : هیچی آقای دکتر؛ گاو شاخم زده!!!
همان علی که به عنوان باغبان و روزمزد در ... مشغول بکار شد و وقتی حقوق چند ماهه اش را نمی گرفت خود بخود از آنجا پرت شد بیرون!!
همان علی که وقتی در بخش ایزوله بیمارستان بهشتی دیدمش(خدایا تو شاهدی که بغض گلویم را گرفته است!)می گفت:
«حسن! جاهایی از بدنم تاول می زند (شیمیایی بود) که زجر می کشم»
و من اکنون شرم دارم جزئیاتی را که گفت بازگو کنم!
همان علی که نصف و نیمه شهید اعلامش کردند و الان نمی دانم خانمش با چه منبعی گذران زندگی می کند؟!
علی جان یادت بخیر
-----------
دیدم وبلاگی این درد دل آمده است که چرا بین اسطوره هایی که ما داریم؛ فرق می گذارند! البته اشتباه آن دوست عزیز این بود که پای افرادی را به وسط کشیده بود که نماز خواندند یا پیام دادند!(چرا که آن بندگان خدا هم نیت خیر داشتند) . اما اصل حرفش درست بود! اینجای حرفش ناخودآگاه مرا بیاد علی انداخت:
«یادش بخیر استاد درسمون تو دوره دانشجویی...شهید رضایی یه جانباز بی ادعا که برامون محاسبات عددی درس میداد... از اواسط ترم دیگه نتونست بیاد سر کلاس وسر از بیمارستان ساسان درآورد(جایی که علی هم برای مداوا می رفت!) بعد از مدتی هم فرستادنش آلمان .. موقع رفتن بشوخی میگفت برام فیلم از شریف تا راین بسازینو ....بدن بی روحش برگشت»
-----
می خواستم چند خط برای امام عزیز بنویسم تا ذره ای از محبت های او را جبران کرده باشم! اما دیدم بخدا سوگند شاگردان واقعی مکتب امام مظلوم ترند!!
فقط گریه کردم...
کاش مردم میفهمیدن اسطوره های واقعی کیان
قلمت هر روز پر جوهرتر و دلت همیشه بی غم باشه حسن جان
زنده باشی برادر!
سلام مدتیه خواننده ی همه ی مطلباتم.(از طریق ایمیل با وبلاگت اشنا شدم)
خیلی قلم گویایی داری بنده که لذت می برم.
سرافراز باشی به منم سر بزن.
سلام
از لطف شما صمیمانه سپاسگزارم
چشم حتما سر می زنم