شیعه را در سختی قرار میدهند با انتخاب غیر معصوم

بسم الله الرحمن الرحیم

شیعه را در سختی قرار میدهند با انتخاب غیر معصوم

در گوگل پلاس دیدم که کسی با نام احتمالا مستعار مطالب زیر را درج کرده است:

« شیعه را در سختی قرار میدهند با انتخاب غیر معصوم

احمقه نادان و از خدا بی خبر وقتی برای او طرحی را پیشنهاد میکنی که مخالف روش جاری حاکم است ، با وقاحت تمام میگه : تو میفهمی ؟ فلانی نمیفهمه !! - بله من میفهمم و هر سفیه دیگر و حتی هر بچه هم میفهمد ، و مخصوصا فلانی که متکبر و متجبر و خود بزرگ بین است نمیفهمد ، و اصلا عقل او بسته شده و مورد طبع و ختم الله واقع است - و شما نیز با این پشتیبانی خود کمک به ظلم این ظالمین ستمگر مینمایید - و به حمایت شما به این عجب و تکبر دست یافته اند و به تمام مردم بلکه بشریت خیانت میکنند ، و بنام دین و خدا و شیعه و مردم از همه جا بیخبر بزرگترین ظلمها و حق کشی و نابود کردن اموال کشور مشغول هستند ، و خودشان هم متوجه و متذکر عمق فاجعه نیستند ، چون خداوند کورشان کرده ، و دائم در عذاب استدراجی واقع هستند ، و خود را مورد تأیید خداوند نیز میپندارند ؟؟!!؟؟ زکی

علمای اسلامی و فقها و مخصوصا ولی فقیه حاکم امین مردم ، رسم امانت بجا بیاورد ، و راه ایجاد دموکراسی بر پایه حدود الهی را برای مردم بیان کرده و هموار کند ، و تا در قید حیات است قانون اساسی و حذف ولی فقیه به اصلاح حضور فقها در چند مسئولیت و برای مدت زمان محدود و انتخاب خبرگان فقیه منتخب مردم ، دستور صادر کند

اداره جامعه را به معصوم واگذار کردن خوب و پسندیده است ، اما به غیر معصوم یعنی واگذاری به غیر متخصص و بطور قطع غیر متعهد ، چون که خودش باید میگفته که کار من جز بیان احادیث معصوم چیز دیگر نیست ، فارجعوا الی رواة احادیثنا -

اداره جامعه دارای شئون مختلف و محتاج چندین تخصص است ، و تفکیک قوا بهمراه جلوگیری از تمرکز قدرت

و حتما در زمان غیر حضور معصوم به فرد واحد واگذار نکنید که طاغوت است بلاشک

شناخت حلال و حرام خداوند هیچ ارتباطی با تصمیم گیری برای روش زندگی مردم ندارد ، مگر واگذاری به متخصص معصوم و تمام شمول

با انتخاب و اختیار ولی فقیه عادل برای تصمیم گیری امور جامعه باید پای تمام ضررهایش نیز ایستاد ، از مردم خواسته شده که دستور خدا را از فقیه بگیرند ، نه اینکه اداره جامعه را به او بسپارند!؟

کسی بر مردم میتواند حکم براند که از احوال ظاهر و پنهان مردم خبر داشته باشد

بنام خداوند یکتا

هر چه را انسان خواهان باشد - دست یابد

اگر غیر خواست خداوند هر چه را بخواهد حتی اگر خود خداوند باشد بیراهه رفتن بوده و سختی بهمراه دارد

امام واجب الاطاعة این زمان همان را از ما خواسته که خداوند خواهان است

دست یابی به دستورات خداوند ، از متخصص مربوطه ، در هر مورد از زندگی

بیمار با مراجعه به پزشک ، برای تهیه نان به نانوایی ، برای تهیه مصالح ساختمانی به مصالح فروش ، برای دستورات حلال و حرام به فقیه ، برای اداره جامعه به مدیر مدبر ، برای دفاع از کشور به فرماندهان نظامی ، برای نظم اجتماع به فرماندهان انتظامی ، 

با مراجعه به متخصص ، متخصص مشغول به انجام وظیفه مطابق خواست مراجعه کننده میشود

و هیچ متخصصی نمیتواند و حق ندارد بیش از وظیفه و تخصص خود اقدامی انجام دهد ، همانطور که حق ندارد کم کاری کند

شرائطی را امام عصر عج برای متخصص مربوط به فقه فرموده اند که میتوانیم در بیشتر از مراجعات به متخصص در هر مورد از امور زندگی بهره ببریم ،

از خواست خودش چشم پوشی کند ، 

راستگو باشد

امانت دار باشد

مراقب دخالت نفس خود باشد

اگر چیزی خواستند که برای او ضرر داشت ، ضرر را متحمل شود ، و یا کنار بکشد

اگر مخالف روش و خواست او بود ، متحمل شود و یا کنار بکشد

حافظ دین باشد

اگر اتفاقا از او اداره جامعه را خواستار بودند ، با مشورت خودشان مدیریت نماید یا کنار بکشد

تصمیمی بدون کسب رضایت اتخاذ نکند ، حتی اگر اجرا و یا مطابق با دستورات الهی باشد 

بدون کسب رضایت اقدامی انجام ندهد ، حتی اگر اجرای حدود الهی باشد»

------------------------

وقتی مطالب بالا را خواندم متوجه  ادبیات بظاهر مذهبی نویسنده  آن شدم  که  مطلبش در مذمت ولایت فقیه در درجه اول و در درجه دوم شخص ولی فقیه بود.

چند نکته پیرامون مطلب فوق بنظرم رسید:

1-    «انتخاب غیر معصوم» یعنی چه؟! مگر معصوم را هم باید انتخاب کرد!

2-    «ایجاد دموکراسی بر پایه حدود الهی» که نویسنده اعتقاد دارد می تواند همه شکلی داشته باشد و چگونگی  مشخص نیست.

3-    «اداره جامعه را به معصوم واگذار کردن خوب و پسندیده است اما به غیر معصوم خیر!»
خب اگر اینچنین است دموکراسی هم که چنین معنایی می دهد یعنی واگذار کردن به افرادی غیر معصوم
 ویا این حرف:«کسی بر مردم می تواند حکم براند که از احوال ظاهر و باطن مردم خبر داشته باشد!»
آیا کسی که  با دموکراسی انتخاب می شود از ظاهر و باطن مردم خبر دارد؟!

4-    در درستی این حرف که هر کاری را باید به متخصص خودش مراجعه کرد هیچ عاقلی شک ندارد و هیچ کس هم منکر نیست که ریاست هر نهاد اجتماعی را باید به متخصص خودش سپرد اما آیا نیاز به هماهنگ کننده و نظارت کننده واحد بر همه نهاد های اجتماعی نیست؟!

5-    غیر قابل قبول ترین حرف این است که گفته شده:«بدون کسب رضایت اقدامی انجام ندهد حتی اگر اجرای حدود الهی باشد»

این حرف در واقع یعنی کنار گذاشتن کامل حدود الهی! زیرا مثلا جمعی در جامعه با حجاب کاملا مخالفند پس ما باید رعایت این حد الهی را بعلت نارضایتی آنها کنار بگذاریم؟! در زمان معصوم و یا غیر معصوم چه تفاوتی در اجرای حدود الهی وجود  دارد؟!


-------------------------

درباره اصل ولایت فقیه صحبتهای زیادی شده است و من از شما دوستان عزیزم خواهش می کنم خودتان بدون پیش داوری در این باره تحقیق کنید اما آنچه که من به عنوان برادر کوچکتان می خواهم عرض کنم این است که:

گاهی وقتها خوب است آدم خودش را با آدم های بزرگ مقایسه کند تا راحت هر حرفی را رد نکند و اصطلاحا بی گدار به آب نزند!مثلا:

اگر شناختی که من نوعی از اسلام دارم را با شناختی که امام خمینی از اسلام دارد مقایسه کنیم می بینیم که ایشان به مراتب؛ اسلام شناس تر و همچنین در عمل به آن باتقواتر بوده است ضمن آنکه ایشان مرجعی بوده که به عصر حاضر و اقتضائات آن نیز کاملا آگاه بوده است!

بنابراین من نوعی جرات نمی کنم که «اصل ولایت فقیه» که از ثمرات علمی و تحقیقی ایشان بوده است را به راحتی آب خوردن و با آسمون و ریسمون بهم بافتن رد کنم!!

ولایت فقیه یک نظریه علمی از یک فقیه برجسته است که در عین حال سیاستمداری درستکار و راستگو بود  وما می بایست بسیار از اسلام بدانیم تا به نقادی حرف ایشان بنشینیم!

--------------------

بنظرم بعضی دوستان بعد از انتخابات 88 گلایه هایی از «آقا» دارند! خب حرفی نیست! صادق باشید و اصل حرف خود را بزنید تا پاسخ ایشان را هم بشنوید!

اینکه آسمون و ریسمون بهم ببافید تا اصل و ریشه را زیر سوال ببرید و یا مدام کنایه های نیش دار به آقا بزنید؛ کار درستی نیست!